12 فیلم از بهترین های تمام دوران
1) جنگ ستارگان: بازگشت جدی
لوک اسکای واکر (مارک همیل) برای نجات همقطارانش در اتحاد شورشی و پیروزی بر امپراتوری کهکشانی با جبه مخوف دارث ویدر ظالم مبارزه می کند.
هان سولو (هان سولو) و پرنسس لیا (کری فیشر) بار دیگر عشق و هم کاری خود را با شوباچا، لندو کالریسیان (بیلی دی ویلیامز)، اوکس و آندروئیدهای C-۳PO و R۲-D۲ برای کمک به از بین رفتن سمت تاریک و شکست امپراتور شیطانی تکرار می کنند..
2) رسیدن
درام دیدار بیگانههای همدلانه دنیس ویلنوو، یک بازسازی با ظرافت مدرن از روزی است که زمین ایستاد، با این تفاوت که موجودات فرازمینی واقعاً ماورایی هستند و مانعی در بلندای آسمان وجود دارد که مانع زبانی است. با پیام آن مبنی بر اینکه ارتباط آزادانه ما را قادر میسازد تا وجوه مشترک خود را با کسانی که بسیار متفاوت به نظر میرسند درک کنیم، برای این زمانهای پر دردسر به نظر میرسد که تماشای واقعاً اجباری است. این یکی از بهترین فیلم های بهترین فیلم های جکی چان است.
3) یک مکان آرام
یک مفهوم ساده (صدا نسازید، در غیر این صورت بیگانگان شما را دریافت خواهند کرد)، یک بازیگر ستاره ای (امیلی بلانت، میلیسنت سیموندز، نوآ ژوپ) و کارگردانی با دید لیزری تیز (جان کرازینسکی) و چه چیزی به دست می آورید. ? همانطور که مشخص است، یکی از مبتکرانه ترین، با طراوت ترین، فیلم های ترسناک غیر قابل تحمل قرن بیست و یکم است. از لحظهای که شروع میشود، سکوت تحمیلی A Quiet Place آن را به یک تجربه سینمایی آشکار تبدیل میکند – در حالی که خانواده ابوت به آرامی در اطراف خانه، فروشگاه، جنگلها حرکت میکنند، در استخوانهای خود احساس میکنید که یک قدم اشتباه برابر است با فاجعه. بمب ساعتی (با صدای بلند) زایمان قریب الوقوع صحنه را برای یک پایان ترسناک ستاره ای تنظیم می کند، اما این پویایی عمیق خانواده دوست داشتنی است که این موضوع را متمایز می کند.
4) Trainspotting
دنی بویل (کارگردان)، اندرو مکدونالد (تهیهکننده) و جان هاج (فیلمنامهنویس) برای ادامهی فیلم فوقالعادهی گور کم عمق، با احمقانهای تصمیم گرفتند تا فیلمی را که ظاهراً غیرقابل فیلمبرداری میشد، فیلمبرداری کنند: رمان اپیزودیک، اپیزودیک و چند منظری ارواین ولش دربارهی صومعههای ادینبورگ. . نتیجه نمیتوانست پیروزمندانهتر از این باشد: تجسم سینمایی «بریتانیا باحال» همراه با موسیقی متنی بیسابقه بود، و علیرغم برخی سوژههای تاریک، با ثمرهای نشاطآور همراه شد.
5) Mulholland Drive
دیوید لینچ با خود هالیوود در داستانی اسرارآمیز که به اندازه جاده ای که از آن نامگذاری شده است پیچ و تاب خورده است، در حالی که Tinseltown را هم به عنوان کارخانه رویا و هم به عنوان قلمرو کابوس ها معرفی می کند. همچنین نائومی واتس را روی نقشه قرار داده است. صحنه استماع او مانند 20 سال پیش خیره کننده است.
6) پنجره عقب
عکاس LB Jeffries (جیمز استوارت) با پای شکسته در مرخصی استعلاجی است. او حوصله اش سر رفته است، بنابراین شروع به جاسوسی از همسایگانش می کند. سپس شاهد یک قتل است. یا او؟ آلفرد هیچکاک واقعاً میدانست که چگونه یک پیشفرض را بگیرد و آن را به یک فیلم هیجانانگیز بیهمتا تبدیل کند (به همین دلیل است که او را استاد تعلیق نامیدند)، اما پنجره عقب نیز برای مجموعهای شگفتانگیز سزاوار ستایش است: کل حیاط روستای گرینویچ ساخته شد. در استودیو پارامونت، با یک سیستم زهکشی کامل که می تواند تمام باران ها را مدیریت کند.
https://www.imdb.com/title/tt1049413/
7) بالا
درباره افتتاحیه شاهکار پیکسار اثر پیت داکتر، چیزهای زیادی گفته شده است، و به درستی، با سکانسی بی کلام که با آهنگ دوست داشتنی و برنده اسکار مایکل جیاکینو که فراز و نشیب ازدواج یک زوج را به تصویر می کشد، اشک از سخت ترین قلب ها جاری می شود. با این حال، در حالی که اکثر فیلم بیشتر یک داستان ماجراجویی مستقیم است (البته با یک پرنده حواس پرت و سگ های سخنگو)، اما این باعث نمی شود که آن را رضایت بخش تر کند. و بیایید صادق باشیم – داستان مردی که از بالن استفاده می کند تا خانه اش را به یک سرزمین خارجی شناور کند، و به طور تصادفی یک پیشاهنگ جوان کاوشگر بیابان را در حالی که او انجام می دهد برمی دارد، کاملا احساس پیکسار می کند.
8) Spider-Man: Into The Spider-Verse
وجود نام فیل لرد و کریس میلر در یک فیلم به طور مرتب تضمین کننده یک چیز عالی است، اما تیم کامل پشت این انیمیشن شگفت انگیز (در هر دو معنی بزرگ و کوچک کلمه) چیزی است که باعث می شود آن کار کند. باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رادنی روتمن همگی به عنوان کارگردان (با همکاری روتمن در نویسندگی در کنار لرد) چیزی اضافه کردند و انیماتورهای آنها یک ماجراجویی بصری پویا، هیجان انگیز و دلگرم کننده را رقم زدند که قبل از اینکه MCU آن را معرفی کند، به معنای واقعی کلمه چند وجهی را در بر می گیرد. آوردن مایلز مورالز به روی پرده یک ضربه استادانه بود، و آواز Shameik Moore به او جذابیت هایی می بخشد.
9) حرامزاده های بی شکوه
از افتتاحیه سرجیو لئونه تا پایان دیوانهوار OTT و بازنویسی تاریخ، تارانتینو در جنگ جهانی دوم هرگز غافلگیر و سرگرمکننده نیست. با این حال، مانند همیشه، QT در موقعیت های کلاستروفوبیک در بهترین حالت خود قرار دارد، با صحنه میخانه که تنش را به سطوح تقریبا غیرقابل تحملی افزایش می دهد.
10) لیدی برد
با اولین کارگردانی او، شوخ طبعی و قدرت عاطفی آثار قبلی گرتا گرویگ حتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت – داستانی زیبا و ظریف در مورد مادران، دختران و زادگاهی که آرزوی ترک آنها را دارید، فقط برای آنها واقعاً در آینه دید عقب قدردانی می شود. Saoirse Ronan در نقش کریستین ‘لیدی برد’ مک فرسون که همیشه دوست داشتنی نیست، کاملاً زودرس است و در سال آخر دبیرستان در سال 2003 در ساکرامنتو، دوستی های شکست خورده، اولین پسرهای لعنتی و بدبختی های سرنوشت ساز را تجربه می کند.
11) آواز خواندن در باران
در گذر از فیلم های صامت به فیلم های صدا دار بودند، اغلب افراد در سازگاری با آن دچار مشکل می شوند. دون و لیا دو بازیگر هستند کع فیلم های رمانتیک زیادی را بازی کرده اند و اما اخیر می خواهند در یک فیلم موزیکال نقش آفرینی کنند. دون در آواز خواندن مشکلی ندارد اما لیا بعد از تمرین کردن با یک مربی آواز هنوز هم صدای وحشتناکی دارد و کتی، یک بازیگر جوان و درخشان، استخدام می شود تا صدای خود را ضبط کند.
12) یک پرواز بر فراز آشیانه فاخته
رمان تعیین کننده دوران کن کیسی در دستان خوبی با فیلمنامه نویسان لارنس هاوبن و بو گلدمن بود، البته نمی توان به کارگردانی میلوس فورمن اشاره کرد. توسط سیستم بی احساس (همچنین لوئیز فلچر، که آن سیستم را به شکل پرستار راچد نشان می دهد).
12 مرد خشمگین جاش خالیه تو لیستتون
همه ی این فیلمها عالیه ممنون از معرفی این فیلمهای خوب